loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شهادت امام صادق,متن سینه زنی واحد,متن سینه زنی,شهادت امام صادق,امام صادق,متن سینه زنی همراه با صوت,متن سینه زنی همراه با سبک,دانلود مداحی,دانلود مداحی شهادت امام صادق,آئین مستان,متن

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1751 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3823 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 7657 زمان : نظرات (0)

یه مدینه یه بقیعه یه امامی كه حرم نداره

گریه كن ها سینه زن ها كسی نیست تا

 روی قبرش یه دونه شمع بذاره

امون ای دل،امون ای دل،امون از غریبی

ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون كنه، اما من یه توصیه ای به خیلی از دوستان و رفقام دارم، حرف حرف دله، اگه مدینه قسمتتون شد،دعا كنید روز برسید مدینه، كسی كه نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش كنم اون دل شب چه خبره،اون هایی كه نرفتن ،همچین كه اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبة الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند شدن دست رو سینه میذارن،السلام علیك یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میكنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه، باید بگیم خیلی نگرد، تو همه ی مدینه یه جا تاریكه، اونم بقیعه،

می خوام بیام مدینه كنج بقیع خیمه ی غم بپا كنم من

زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا كنم من

ای مهربونم،تازه جوونم

مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ،سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل كرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا،تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه كرد،گفت:آقا چرا گریه میكنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نكنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت كنه شیعه ای كه برای مادر ما بلند گریه كنه،من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میكنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی،همچین كه ببینی كه موی سفید داره احترامش میكنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میكنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی كه با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میكشه،نانجیب خودش سوار بر اسب،امام رو پا برهنه و پیاده تو كوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میكنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا،همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند كرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال كردن چرا نزدی،چرا كار رو تموم نكردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب كرده میگه بنداز شمشیرت رو،به دست و پای امام صادق افتاد،به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب كن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه كرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت كردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه،ببرمت كربلا،قربون اون حسینی برم،كه تو گودال افتاده بود،دید دارن به خیمه هاش حمله میكنن،حسین.......یه تكیه به نیزه داد صدا زد آی نامردها،اگه دین ندارید،لااقل آزاده باشید،هنوز حسین زنده است،بیایید كار حسین رو تموم كنید،آی حسین....

قاتل حیا كن چشم مولا نیمه باز است

مهلت بده این آخرین راز و نیازاست

نامحرمان را دور سازید ای ملائك

یه بانوی قامت خمیده در نماز است

آی حسین.......

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 938 زمان : نظرات (0)

واویلتا      واویلتا

نیمه شب دشمن مرا / تا میان خانه زد

بال پرواز مرا / در میان لانه زد

در حریم امن من / آمد و آتش به دست

هم جسارتها نمود / هم نمازم را شکست

واویلتا      واویلتا

کرده قاتل خنده بر / اشک دانه دانه ام

می کند من را برون / نیمه شب از خانه ام

گه چه زهرا مادرم / من شدم نقش زمین

گه چو بابایم علی / بوده ام خانه نشین

از شرار زهر کین / عمق جانم بر فروغ (2)

همچو بیت مادرم / خانه من هم بسوخت

در بلا هم دردی / قلب حیدر کرده ام

درمیان شعله ها / یاد مادر کرده ام

واویلتا      واویلتا

در سکوت کوچه ها / دل شکسته می روم

بی امام بی عبا / دست بسته می روم

پشت مرکب می دوم / با دل زار و حزین

پیرمردی خسته ام / می خورم گاهی زمین

غیر رب، غیر از خدا / کس نمی داند چه شد

زنده پیش چشم من / ماجرای کوچه شد

روز و شب خون می چکد / از دو چشمان ترم

کاش بودم پشت در / من به جای مادرم

من به قربان تو و / روی حکاکی شده

من بگردم دور آن / چادر خاکی شده

واویلتا      واویلتا

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 787 زمان : نظرات (0)

سال‌ها آب شدم سوخت ز پا تا به سرم / آخر ای زهر جفا شعله زدی بر جگرم

کشت منصور ستم پیشه ز بیداد مرا / کاش می‌کرد دمی شرم ز جد و پدرم

دلِ شب بود که دشمن به سرایم آمد / برد از خانه برون وقت نماز سحرم

سال‌ها داغ بنی‌ فاطمه را می ‌دیدم / کس ندانست که یک عمر چه آمد به سرم

من جگر پاره ی زهرایم و باید به چه جرم / عوض گل جگر پاره برایش ببرم

بارها تیغ کشیدند و پی کشتن من / بارها سیل بلا بود به موج خطرم

دشمن آن لحظه که بر خانه ی من آتش زد / یاد و آمد ز غم مادر نیکو سیرَم

دل شب خصم مرا برد به قصر منصور / یاد بزم یزید آمد و از تشت زرم

ای دل از تربت بی شمع چراغش پیداست / که چو جد پدرم ز همه مظلوم ترم

واغربتا   واغربتا

آسمان است زمین دور سرش می گردد / آفتاب است قمر خاک درش می گردد

این قد قامت افتاده درخت طوبی است / این محاسن به خدا آبروی دین خدا است

این حرم خانه ی زهراست مسوزانیدش / این حسینیه ی دنیاست مسوزانیدش

شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید / پسر فاطمه را پای پیاده نبرید

پیرمرد است خمیده است عصا بردارد / آی نامرد تو بگذار عبا بردارد

ببرید از وسط مردم نه / هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه

بگذارید لبش یاد پیمبر بکند / وسط شعله کمی مادر مادر کند

از مسیری ببریدش که تماشا نشود / چشمی از این در همسایه بر او وا نشود

اصلا این مرد مگر پای دویدن دارد / پیرمردی که خمیده است کشیدن دارد

شعله ی تازه به چشمان غمینش نزنید / آسمان است در این کوچه زمینش نزنید

شاید این کوچه همان کوچه ی زهرا باشد / شاید این کوچه ی باریک هم آنجا باشد

شاید این کوچه هم آنجاست که زهرا افتاد / گر چه هم دست به دیوار شد اما افتاد

این قبیله همگی بوی پیمبر دارند / در حسینیه ی خود روضه ی مادر دارند

وای مادرم     وای مادرم

شبانه دشمنانم چو رسیدن / غریبیم  چو در کاشانه دیدن

میان کوچه با پای برهنه / مرا هم مثل حیدر می کشیدن

در آن ساعت که با پای برهنه / پیاده پشت مرکب می دویدم

به یاد راه شام عمه جانم / زدیده خون دل می چکیدم

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 962 زمان : نظرات (0)

ز دو عالم دل بریدم روز و شب دنبال حسینم

به سر زلف پریشونش پریشون حال حسینم

روز و شب دنبال حسینم

بدونید در هر دو عالم جز حسین دلبر ندارم

به سر کویش شدم خاک کشته و پامال حسینم

روز و شب دنبال حسینم

دل و دینم را ربودی دیگر از من چه خواهی

چه آوردی بر سرم دیگر ز سامانم چه خواهی

تو بخواهی یا نخواهی جز تو من دلبر ندارم

هر دو عالم می فروشم من خریدار حسینم

روز و شب دنبال حسینم

نروم در جای دیگر چون گرفتار حسینم

تو بخواهی یا نخواهی جز تو من دلبر ندارم

هر دو عالم می فروشم من خریدار حسینم

روز و شب دنبال حسینم

بسپاریدم به خاک استان میخانه

به سر زلفت شدم بی خانه میخانه

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 722 زمان : نظرات (0)

نمی دونم چرا امشب دل من گرفته بونه

شده بیقرار و مضطر به سوي بقیع روونه

سوي اون مزار خاکی که ازش غربت می باره

نه چراغ داره نه یک شمع قبري که گنبد نداره

می خوام آي مردم دنیا از آقاي مهربونم

از همون که اهل درده براتون قصه بخونم

گمونم تو عالم ما هر کی از فاطمه باشه

به جاي جواب خوبیش سیلی و لگد سزاشه

چرا هر کی از علیِ دو تا دستاشو می بندن

حرمتش رو می شکنند و به غریبی هاش می خندن

وا غربتا وا غربتا

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 857 زمان : نظرات (0)

دارم وصیت می کنم دیگه تمومه کار من

هر فاطمیه بخونید روضه دم مزار من

مثل علی می مونم تنها و بی نشونم

در شکستن و آتیش زدن به خونه ام

امون از این غریبی

پیش نگاه بچه ها دشمن دلم رو می سوزوند

رو خاکا کوچه منو، کوچه به کوچه می کشوند

رفتنم از خدامه هر شب و روز دعامه

دستای بسته ی علی جلو چشامه

امون از این غریبی

وقتی دویدم نیمه شب دنبال مرکب ای خدا

فکر رقیه بودم اون رأس رو نیزه ها

عدوی من سواره منو می برد پیاده

دوباره داغ کربلا به دل فتاده

امون از این غریبی

 

تعداد صفحات : 206

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 29
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 209
  • آی پی دیروز : 656
  • بازدید امروز : 719
  • باردید دیروز : 6,157
  • گوگل امروز : 10
  • گوگل دیروز : 34
  • بازدید هفته : 15,244
  • بازدید ماه : 15,244
  • بازدید سال : 1,330,277
  • بازدید کلی : 19,836,105